یازدهم تولد بچم بود اما از اونجائی که هیشکی همراهی نکرد و عصرش نیومدن خونمون تولدش یه بعد موکول شد. بالاخره دیروز خاله ها و دائیش رو واسه شام دعوت کردیم و بهشون گفتیم عصر بیان تا تولدم بگیریم. جاتون خالی خوش گذشت. منم روی کیکی که گرفته بودم اسم پوریا رو هم نوشتم و تولدشونو با هم گرفتم جهت صرفه جوئی در مانی! البته پارسا کادوهاشو از همه دریافت کرده بود! عکساشم ایشالا در زمانی نامعلوم میذارم!!!!(خخخخخ) کارای من که معلوم نیست! یه سری از عکساشونو از اردیبهشته که میخوام بذارم هنوز موفق نشدم! پسرم بزرگ شده امسال پارسا میره کلاس دوم. چند روز پیش رفتیم و کیف و کفشو لباسو لوازم تحریر واسش خریدیم. چقدر واسشو...