پارساپارسا، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره
پوریاپوریا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

وروجکـــــــــــــــــــــــــای من

شیطنتهای پوریا

1392/3/6 20:07
1,513 بازدید
اشتراک گذاری

این صندلی های کودک یا همون میزهای غذا چیزای خیلی خوب و مفیدی هستن البته تا زمانیکه این کودکای وروجک حرکت نکنن!!!!niniweblog.com

مدتی بود وقتی توی آشپزخونه کار داشتم یا موقع غذا پوریا رو میذاشتم توی صندلیش و با آرامش به کارم می رسیدم.اما یه روز دیدم که از لبه صندلی خودشو آویزون کرده و ممکنه بیفته. بعد دیگه کمربندشو می بستم. چند روزی تکون نمیخورد تا اینکه یه روز دیدم نمیدونم چطوری از توی کمربندش اومده بیرون!!!تعجب

 

 

بنابراین فقط وقتائی که حواسم بهش بود و کار زیادی نداشتم میذاشتمش اون تو. یه روز به محض اینکه گذاشتمش توی صندلیش فوری بلند شد و پشتی صندلی رو گرفت و بعد برگشت و خندید.

صندلی کودک 

میز غذای کودک

صندلی کودک

صندلی کودک  

بنابراین دیگه نذاشتمش توی صندلیشافسوس

پوریا علاقه زیادی به ماشین لباسشوئی داره بخصوص وقتی مشغول شستشوی لباسه. میره جلوش و نگاهش میکنه و مدت زیادی* ساکته

سرگرمی کودک، ماشین لباسشوئی

سرگرمی کودک، ماشین لباسشوئی

سرگرمی کودک، ماشین لباسشوئی

سرگرمی کودک، ماشین لباسشوئی

* منظور از مدت زیاد چیزی حدود 5 دقیقه است!!!

 

چند روزه که پوریا بازم مریض شده. سرماخوردگیش ویروسی و خیلی هم شدیدهگریه

دیروز بردمش دکتر و دکتر گفت اگه تبش قطع نشه باید بستری بشه. اما خوشبختانه تبش قطع شده اما خیلی گریه می کنه و نق میزنه و خیلی هم لاغر شده. کلا تو صورتش دوتا چشم بیشتر نموندهچشم

واسه همینم این هفته مدرسه نرفتم.


گفته بودم که استعلاجی گرفتم واسه اردیبهشت ماه؛ یادتونه؟

امروز واسم یه نامه از اداره اومده مدرسه که دو روز کسر حقوق واسم زدن. پیگیری کردم میبینم اون مدیر بداخلاقه بود که گفتم، واسم غیبت رد کرده این یکی مدیره هم یکی از گواهی پزشکیامو رد نکرده. بنابراین واسم کسر حقوق زدن. منم زمین و زمانو بهم دوختم که به من اطلاع ندادن.نامه اخطار بهم ابلاغ نشده و.... کارگزینی هم تسلیم شد و گفتن کسر حقوقتو برمیداریمشیطان 

فکر کردن گیر بووووووق افتادناز خود راضی والّاااااااعینکزبانمژهنیشخند

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

ارغوان
6 خرداد 92 20:51
ای جان چه با دقت هم نگاه میکنه...ایشالا خیلی زود بهتر بشه



مرسی عزیزم. الان خیلی بهتر شده.
saghi
7 خرداد 92 2:12
دلم واسش تنگ شده

این امتحانا تموم شه بیایم خودمون و بندازیم خونه فامیل والا




خجالت بکش، تو توی نت چکار میکنی؟حالا درسات هیچی! الان باید بشینی زار زار گریه کنی.لباس مشکیت کو؟


هاشمي
8 خرداد 92 7:52
سلام
خيلي گُله !!!!!


ممنون
مامان ترنم
9 خرداد 92 11:37
ماشا... ديگه يه جا هم بند نمي‌شه. قربونش برم چقدر هم با ناز و با دقت به ماشين لباسشويي نگاه مي‌كنه. منم يه دختر خواهر دارم كه تقريبا همسن پوياست . مي‌دونم چي مي‌كشي از شيطنتهاي اين سنش.
اينم يه دنيا بوس براي گل پسرهاي خوشگلت.

مرسی عزیزم
مامان منتظر
9 خرداد 92 13:03
فروشگاه نادین
11 خرداد 92 0:14
پیشاپیش از بازدید شما دوست عزیز متشکریم.
فروشگاه لوازم جشن تولد نادین


حالا از کجا مطمئنی که میام بازدید دوست عزیز؟!
مامان آرمينا
17 خرداد 92 21:58
چه جالب كه از لباسشويي خوشش مياد
ماماني جون آفرين كه حقت رو گرفتي


خواهش میکنم.در خدمتیم