سینه خیز رفتن پوریا
سلام. حالتون چطوره؟ من چند روزی خونه نبودم، بنابراین نتونستم به دوستای خوبم روز زن و مادر رو تبریک بگم. از همتون که واسم کامنت گذاشتید ممنونم، روزتونم مبارک
روز مادر خونه مامانم بودیم. اونجا متوجه شدم که پوریا سینه خیز میره. بله!!! تنبل خان بالاخره حرکت کرد. تو این چند روزه خیلی شیطون شده و با همه چیز ور میره. الان که دارم پست میذارم مدام داره کابل لب تاپو می کشه و البته چند باری هم موفق به کندنش شده!!!
کلا فضولی شده واسه خودش!
یه ویژگی دیگشم اینه که خیلی داد میزنه(با دلیل و بدون دلیل!)
خنده هاشم روز به روز داره بیشتر میشه.
جاتون خالی دیروز رفته بودیم روستای مامان بزرگ باباش.یه روستای سرسبزه و خونه بی بی جونم یه خونه قدیمی با یه حیاط بزرگ و پر از درخته.
کلی چاقاله بادوم و آلو و ... خوردیم البته جاتون خالی. اما متاسفانه نمیدونم چه بلائی سر دوربین اومده که عکس نتونستیم بندازیم.
پوریا بچم از اونجائی که طبیعت به خودش ندیده کلی ذوق می کرد و خوشحال بود.
یه چیز دیگه هم یاد گرفته، لباشو جمع می کنه و میگه هوهوهوهوهو... اینم یه ادای جدیده دیگه!
راستی سرکار رفتنمو نگفتم براتون!
گفتم که بهم گفتن مرخصی بدون حقوق بگیر منم گفتم باشه! مرخصی گرفتم اما باحقوق
دو هفته قبل یه روز رفتم مدرسه و سه روز استعلاجی گرفتم. بعد دوباره هفته بعدش یه روز رفتم و از 8 تا 24 اردیبهشت استعلاجی گرفتم!(البته الکی الکی هم نگرفتما!!! یه کم بیماری دارم) هفته آخرم خدا بزرگه، یه کاریش میکنیم.
یه سوال؟
پوریا خیلی کم خوابه.شما میگید چکارش کنم که بیشتر بخوابه؟البته بدون استفاده از کلونازپام دیازپام آلپرازولام و ...!!!