تا حــالا شــده؟!
تا حالا شده توی خیابون راه بری، بعد از اون بــالا یه گنجشکی، کلاغی، چیزی روی سرت یه کارائی بکنه؟!
نــــــه نـــــه نـــــه... اشتباه نکنید! این اتفاق واسه من نیفتاده!
نیم ساعت پیش، خسته و کوفته کف اتاق دراز کشیده بودم که طبق معمول پــوریا جون مامان، اومد و وظیفه همیشگیش که سلب آسایش بنده است رو انجام داد!
همینطور از سر و کولم بالا می رفت. همینطور که دراز کشیده بودم بغلش کردم و بلندش کردم (فیس تو فیس) ایشون در بالا قرار گرفتند و بنده در پائین؛ بعد شروع کردن به خندیدن. مسلما در این زمان عکس العمل هر مادری اینه که از خنده دلبندش شاد میشه و میخنده. منم مادرم دیگــــه!!!!
هیـــــچی دیگه، اون بخند و ما بخند. در این هنگام مخلوطی از هندوانه و شیر رو که خودشون زحمت میکس کردنشو کشیده بودن بالا یا بهتر بگم به سمت پائین هدایت کردند!!!! منم که دهنم باز......
خب؟! حالا انتظار دارید دیگه چی بگم؟! مگه حرفی هم واسه گفتن میمونه؟؟؟؟!!!!
باشه؛ حالا که اصرار می کنید میگم، شیر هندوانه برخلاف شیر موز و شیر کاکائو اصلا خوشمزه نیست!